غزل شماره ۱۶۳۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
هله رفتیم و گرانی ز جمالت بردیم
جهت توشه ره ذكر وصالت بردیم
تا كه ما را و تو را تذكره‌ای باشد یاد
دل خسته به تو دادیم و خیالت بردیم
آن خیال رخ خوبت كه قمر بنده اوست
وان خم ابروی مانند هلالت بردیم
وان شكرخنده خوبت كه شكر تشنه اوست
ز شكرخانه مجموع خصالت بردیم
چون كبوتر چو بپریم به تو بازآییم
زانك ما این پر و بال از پر و بالت بردیم
هر كجا پرد فرعی به سوی اصل آید
هر چه داریم همه از عز و جلالت بردیم
شمس تبریز شنو خدمت ما را ز صبا
گر شمال است و صبا هم ز شمالت بردیم

ابروتبریزخندهخیالصباهلالوصال


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید