شماره ٣٠٩: آنکو به شکر ريزى شور از شکر انگيزد

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آنکو به شکر ريزى شور از شکر انگيزد
هر دم لب شيرينش شورى دگر انگيزد
گر زانکه ترش گردد ور تلخ دهد پاسخ
از غايت شيرينى از لب شکر انگيزد
لؤلؤ ز صدف خيزد وين طرفه که هر ساعت
از لعل گهر پوشش لؤلؤى تر انگيزد
از نافه تاتارى بر مه فکند چنبر
وانگه بسيه کارى مشک از قمر انگيزد
گر زلف سيه روزى از چهره براندازد
ماهيست تو پندارى کز شب سحر انگيزد
برخيزم و بنشانم در مجلس اصحابش
کان فتنه چو برخيزد صد فتنه برانگيزد
خونشد جگر از دردم وندر غم او هر دم
از ديده خونبارم خون جگر انگيزد
سيمى که مرا بايد از ديده شود حاصل
وجهم به از اين چبود کز چهره برانگيزد
چون ياد کند خواجو ياقوت گهر بارش
از چشم عقيق افشان عقد گهر انگيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید