غزل شماره ۳۰۲۵

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
جای دگر بوده‌ای زانك تهی روده‌ای
آب دگر خورده‌ای زانك گل آلوده‌ای
مست دگر باده‌ای كاحمق و بس ساده‌ای
دل چه بدو داده‌ای رو كه نیاسوده‌ای
گنج روان در دلت بر سر گنج این گلت
گیرم بی‌دیده‌ای آخر نشنوده‌ای
چیست سپیدی چشم از اثر نفس و خشم
چون پی دارو ز یشم سرمه دهی سوده‌ای
از نظر لم یزل دارد جانت تگل
پرتو خورشید را تو به گل اندوده‌ای
گنج دلت سر به مهر وین جگرت كان مهر
ای تو شكم خوار چند در هوس روده‌ای
از اثر شمس دینست این تبش عشق تو
وز تبریزست این بخت كه پرورده‌ای

بادهبختتبریزخورشیددیدهعشقمستهوسچشم


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید