غزل شماره ۲۸۰۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ساخت بغراقان به رسم عید بغراقانیی
زهره آمد ز آسمان و می‌زند سرخوانیی
جبرئیل آمد به مهمان بار دیگر تا خلیل
می‌كند عجل سمین را از كرم بریانیی
روز مهمانی است امروز الصلا جان‌های پاك
هین ز سرها كاسه زیبا در چنین مهمانیی
بانگ جوشاجوش آمد بامدادان مر مرا
بوی خوش می‌آیدم از قلیه و بورانیی
می‌كشید آن بو مرا تا جانب مطبخ شدم
مطبخی پرنور دیدم مطبخی نورانیی
گفتمش زان كفچه‌ای تا نفس من ساكن شود
گفت رو كاین نیست ای جان بهره انسانیی
چون منش الحاح كردم كفچه را زد بر سرم
در سر و عقلم درآمد مستی و ویرانیی

آسمانزهرهعقلقلممست


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید