غزل شماره ۲۱۰۶

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
مست رسید آن بت بی‌باك من
دردكش و دلخوش و چالاك من
گفت به من بنگر و دلشاد شو
هیچ به خود منگر غمناك من
ز آب و گل این دیده تو پرگل است
پاك كنش در نظر پاك من
دست بزد خرقه من چاك كرد
گفت مزن بخیه بر این چاك من
روی چو بر خاك نهادم بگفت
پاك مكن روی خود از خاك من
ای منت آورده منت می‌برم
ز آنك منم شیر و تو شیشاك من
نفت زدم در تو و می‌سوز خوش
لیك سیه می‌نكند زاك من

خرقهدیدهمست


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید