غزل شماره ۱۹۹۸

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
به خدا گل ز تو آموخت شكر خندیدن
به خدا كه ز تو آموخت كمر بندیدن
به خدا چرخ همان دید كه من دیدستم
ور نه دیدی ز چه بودیش به سر گردیدن
گفتم ای نی تو چنین زار چرا می نالی
گفت خوردم دم او شرط بود نالیدن
گفتم ای ماه نو این جمله گداز تو ز چیست
گفت كاهش دهدم فایده بالیدن
فایده زفت شدن در كمی و كاستن است
از پی خرج بود مكسبه‌ها ورزیدن
پر پروانه پی درك تف شمع بود
چونك آن یافت نخواهد پر و دریازیدن
در فنا جلوه شود فایده هستی‌ها
پس نباید ز بلا گریه و درچغزیدن
پس خمش باش همی‌خور ز كمان‌هاش خدنگ
چون هنر در كمیت خواهد افزاییدن

خداشمعهستی


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید