غزل شماره ۱۲۷۵

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
چون بزند گردنم سجده كند گردنش
شیر خورد خون من ذوق من از خوردنش
هین هله شیر شكار پنجه ز من برمدار
هین كه هزاران هزار منت آن بر منش
پخته خورد پخته خوار خام خورد عشق یار
خام منم ای نگار كه نتوان پختنش
ای تو دهلزن به قل بنده تو را چون دهل
در تو درآویخته همچو دهل می‌زنش
گوش همه سرخوشان عشق كشد كش كشان
عشق تو داوود توست موم شده آهنش
دل همه مال و عقار خرج كند در قمار
چونك برهنه شود چرخ دهد مخزنش
دل ز سخن مال مال خواست زدن پر و بال
پرتو نور كمال كرد چنین الكنش

خوشاسخنعشقنگارگردن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید