شماره ١٠٩: هرگزم يارب از آن ديدار مهجورى مباد

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هرگزم يارب از آن ديدار مهجورى مباد
اين نگاه دور را از روى او دورى مباد
من کجا و رخصت آن بزم دانم جاى خويش
ديگران هم رخصت ار خواهند دستورى مباد
هر مرض کز عشق پيش آمد علاجش بر منست
ليک جانم را ز درد رشک و رنجورى مباد
چشم غارت کرده را صعب است از ديدار دوخت
هيچ عاشق را الهى هرگز اين کورى مباد
جوهر حسن تو کنج خانه آباد نيست
بر بناى جان وحشى نام معمورى مباد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید