شماره ۸۸٥٠: آب رخ ما برى و باد شمارى

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آب رخ ما برى و باد شمارى
خون دل ما خورى و باک ندارى
دست نگارين بروى ما چه فشانى
ساعد سيمين بخون ما چه نگارى
دل بسر زلف دلکش تو سپرديم
گر چه تو با هيچ خسته دل نسپارى
اينهمه دلها برى ز دست وليکن
خاطر دلداده ئى بدست نيارى
چند کنى خواريم چو جان عزيزى
شرط عزيزان نباشد اينهمه خوارى
گر چه اسير تو در شمار نيايد
هيچکسى را بهيچ کس نشمارى
بر سر ره کشتگان تيغ جفا را
بگذرى و در ميان خون بگذارى
اين نه طريق محبتست و مودت
وين نبود شرط دوستداى و يارى
دمبدم از فرقت تو ديده خواجو
سيل براند بسان ابر بهارى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید