شماره ۸۸٣٧: چو دستان برکشد مرغ صراحى

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چو دستان برکشد مرغ صراحى
برآيد نوحه مرغ از نواحى
قدح در ده که چشم مست خوبان
قد اتضحت لنا اى اتضاح
الا والله لا اسلو هواهم
ولا اصبوالى قول اللواح
ملامت مى کنندم پارسايان
الام الام فى حب الملاح
کجا قول خردمندان کنم گوش
که سکران نشنود گفتار صاحى
عدولى عن محبتهم فسادى
و موتى فى مضار بهم صلاحى
دلم جان از گذار ديده درباخت
وليس عليسه فيه من جناح
زهى از عنبر سارا کشيده
رقم بر گرد کافور رباحى
مغلغلة الى مغناک منى
هنا من مبلغ شروى الرياح
چه مشک آميزى اى جام صبوحى
چه عنبر بيزى اى باد صباحى
تهب نسائم و الورق ناحت
و شوقنى الصبوح الى الصباح
بده ساقى که گل برقع برافکند
وفاح الروض و ابتسم الاقاحى
ز ميخواران کسى را همچو خواجو
نديدم تشنه بر خون صراحى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید