شماره ٧٦٨: اى شام زلفت بتخانه چين

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى شام زلفت بتخانه چين
مشک سياهت بر لاله پرچين
بزم از عقيقت پر شهد و شکر
وايوان ز رويت پرماه و پروين
شمع شبستان بنشست برخيز
و آشوب مستان برخاست بنشين
سنبل برانداز از طرف بستان
ريحان برافشان از برگ نسرين
دلها ربايند اما نه چندان
دستان نمايند اما نه چندين
جز عشق دلبر مگزين که خوشتر
از ملک کسرى مهر نگارين
مجنون نبويد جز عطر ليلى
خسرو نجويد جز لعل شيرين
ويس ار ز رامين بيزار گردد
گل خار گردد در چشم رامين
بينم نشسته سروى در ايوان
يا مست خفته شمعى ببالين
يار از چه گردد با دوست دشمن
مهر از چه باشد با ذره در کين
خواجو چه خواهى اورنگ شاهى
گلچهر خود را بنگر خورآئين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید