شماره ٥٩٢: اى سواد خط توشرح مصابيح جمال

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى سواد خط توشرح مصابيح جمال
طاق پيروزه ابروى تو پيوسته هلال
زلف هندوى تو چينى و ترا رومى روى
چشم ترک تو ختائى و ترا زنگى خال
کى شکيبد دلم از چشمه نوشت هيهات
تشنه در باديه چون بگذرد از آب زلال
گر بود شوق حرم بعد منازل سهلست
هجر در راه حقيقت نکند منع وصال
نتوان گفت که مى در نظرت هست حرام
زانکه در گلشن فردوس بود باده حلال
بر بنا گوش تو خال حبشى هر که بديد
گفت بر گوشه خورشيد نشستست بلال
چون خيال تو درآيد بعيادت ز درم
خويش را باز ندانم من مسکين ز خيال
گفتم از ديده شوم غرقه خون روزى چند
چشم دريا دل من شور برآورد که سال
چه کند گر نکند شرح جمالت خواجو
که بوصف تو رساندست سخن را بکمال



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید