شماره ٥٣٨: به فلک مى رسد خروش خروس

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
به فلک مى رسد خروش خروس
بشنو آواى مرغ و ناله کوس
شد خروس سحر ترنم ساز
در ده آن جام همچو چشم خروس
اين تذروان نگر که در رفتار
مى نمايند جلوه طاوس
ساقيا باده ده که در غفلت
عمر بر باد مى رود بفسوس
عالم آن گنده پير بى آبست
که بر افروخت آتش کاوس
فلک آن پير زال مکارست
که ز دستان او زبون شد طوس
گر فريبد ترا به بوس و کنار
تا توانى کنار گير از بوس
زانکه از بهر قيد دامادست
که گره مى کنند زلف عروس
هر که او دل بدست سلطان داد
گو برو خاک پاى دربان بوس
داروى اين مرض که خواجو راست
برنخيزد ز دست جالينوس



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید