شماره ٥٣٢: بگشا بشکر خنده لب لعل شکرريز

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بگشا بشکر خنده لب لعل شکرريز
با پسته شيرين ز شکر شور برانگيز
تلخست مى از دست حريفان ترش روى
در ده قدحى از لب شيرين شکرريز
بنشست ز باد سحرى شمع شبستان
اى شمع شبستان من غمزده برخيز
بفشان گره طره مشکين پريشان
وز سنبل تر غاليه بر برگ سمن ريز
آن دل که بيک تير نظر صيد گرفتى
از سلسله سنبل شوريده درآويز
اى آب رخم برده از آن لعل چو آتش
وى خون دلم خورده بدان غمزه خونريز
گويند که پرهيز کن از مستى و رندى
با نرگس مستت چه زند توبه و پرهيز
فرهاد اگرش دست دهد دولت شاهى
بى شکر شيرين چه کند ملکت پرويز
خواجو چه کنى ناله و فرياد جگر سوز
گلرا چه غم از نعره مرغان سحرخيز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید