شماره ٤٨٢: خدا را از سر زارى بگوئيد

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خدا را از سر زارى بگوئيد
که آخر ترک بيزارى بگوئيد
چو زور و زر ندارم حال زارم
به مسکين حالى و زارى بگوئيد
غريبى از غريبان دور مانده
اگر باشد بدين خوارى بگوئيد
وگر بازارئى غمخواره ديديد
بدين زارى و غمخوارى بگوئيد
چو عياران دو عالم برفشانيد
وگر نى ترک عيارى بگوئيد
بدلدار از من بيدل پيامى
ز روى لطف ودلدارى بگوئيد
بوصف طره اش رمزى که دانيد
همه در باب طرارى بگوئيد
فريب چشم آن ترک دلارا
بسرمستان بازارى بگوئيد
حديث جعدش ار در روز نتوان
مسلسل در شب تارى بگوئيد
وگر گوئيد حالم پيش آن يار
به يارى کز سر يارى بگوئيد
اگر خواهيد کردن صيد مردم
به ترک مردم آزارى بگوئيد
يکايک ماجراى اشک خواجو
روان با ابر آذارى بگوئيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید