شماره ٤١٤: تا ترا برگ ما نخواهد بود

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تا ترا برگ ما نخواهد بود
کار ما را نوا نخواهد بود
از دهانت چنين که مى بينيم
کام جانم روا نخواهد بود
چين زلف ترا اگر بمثل
مشک خوانم خطا نخواهد بود
سر پيوند آرزومندان
خواهدت بود يا نخواهد بود
مى صافى بده که صوفى را
هسچ بى مى صفا نخواهد بود
آنکه بيگانه دارد از خويشم
با کسى آشنا نخواهد بود
چند را نيم اشک در عقبش
کالتفاتش بما نخواهد بود
سخن يار اگر بود دشنام
ورد ما جز دعا نخواهد بود
ماجرائى که اشک مى راند
به از آن ماجرا نخواهد بود
خيز خواجو که هيچ سلطانرا
غم کار گدا نخواهد بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید