شماره ٢٢٢: سنبلش برگ ارغوان بگرفت

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
سنبلش برگ ارغوان بگرفت
سبزه اش طرف گلستان بگرفت
برشکر طوطيش نشيمن کرد
بر قمر زاغش آشيان بگرفت
دور از آن روى بوستان افروز
لاله را دل ز بوستان بگرفت
چون شبش گرد ماه خرمن کرد
آه من راه کهکشان بگرفت
هندوى قيرگون او بکمند
قيروان تا بقيروان بگرفت
چون زتنگ شکر شکر مى ريخت
سخنش تنگ در دهان بگرفت
دل بيمار من بخونخوارى
خوى آن چشم ناتوان بگرفت
آتش طبع و آب ديده من
همچو باد صبا جهان بگرفت
خواجو از جان خسته دل برداشت
زانکه بى او دلش ز جان بگرفت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید