شماره ١٥٣: حسن تو نهايت جمالست

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
حسن تو نهايت جمالست
لطف تو بغايت کمالست
با زلف تو هر که را سرى هست
سر در قدم تو پايمالست
بى روى تو زندگى حرامست
وز دست تو جام مى حلالست
باز آى که بى رخ تو ما را
از صحبت خويشتن ملالست
جانم که تذر و باغ عشقست
زين گونه شکسته پر و بالست
مرغ دل من هوا نگيرد
زانرو که چنين شکسته بالست
اين نفحه روضه بهشتست
يا نکهت گلشن وصالست
اين خود چه شمامه شميمست
وين خود چه شمايل شمالست
خواجو بلب تو آرزومند
چون تشنه بشربت زلالست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید