شماره ٥٠: اى ز چشمت رفته خواب از چشم خواب

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ز چشمت رفته خواب از چشم خواب
وآب رويت برده آب از روى آب
از شکنج زلف و مهر طلعتت
تاب بر خورشيد و در خورشيد تاب
بينى ار بينى در آب و آينه
آفتاب روى و روى آفتاب
بر نيندازى بناى عقل و دين
تا ز عارض برنيندازى نقاب
تشنگان وادى عشقت ز چشم
بر سر آبند و از دل بر سراب
پيکرم در مهر ماه روى تو
گشته چون تار قصب بر ماهتاب
زلف و رخسارت شبستانست و شمع
شکر و بادام تو نقل و شراب
خواب را در دور چشم مست تو
اى دريغ ار ديدمى يک شب بخواب
بسکه خواجو سيل مى بارد ز چشم
خانه صبرش شد از باران خراب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید