غزل شماره ۲۶۴۵

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
بخوردم از كف دلبر شرابی
شدم معمور و در صورت خرابی
گزیدم آتش پنهان پنهان
كز او اندر رخم پیداست تابی
هزاران نكته در عالم بگفتم
ز عشق و هیچ نشنیدم جوابی
گهی سوزد دلم گه خام گردد
به مانند دلم نبود كبابی
مرا آن مه یكی شكلی نموده‌ست
كه سیصد مه نبیند آن به خوابی
منم غرقه به بحر انگبینی
كه زنبور از كفش یابد لعابی
بهشت اندر رهش كمتر حجابی
خرد پیش مهش كمتر سحابی
جهان را جمله آب صاف می‌بین
كه ماهی می‌درخشد اندر آبی
اگر با شمس تبریزی نشینی
از آن مه بر تو تابد ماهتابی

آتشبهشتتبریزجهانحجابخوابشرابعشقپنهان


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید