غزل شماره ۲۳۸۱

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
عشق بین با عاشقان آمیخته
روح بین با خاكدان آمیخته
چند بینی این و آن و نیك و بد
بنگر آخر این و آن آمیخته
چند گویی بی‌نشان و بانشان
بی‌نشان بین با نشان آمیخته
چند گویی این جهان و آن جهان
آن جهان بین وین جهان آمیخته
دل چو شاه آمد زبان چون ترجمان
شاه بین با ترجمان آمیخته
اندرآمیزید زیرا بهر ماست
این زمین با آسمان آمیخته
آب و آتش بین و خاك و باد را
دشمنان چون دوستان آمیخته
گرگ و میش و شیر و آهو چار ضد
از نهیب قهرمان آمیخته
آن چنان شاهی نگر كز لطف او
خار و گل در گلستان آمیخته
آن چنان ابری نگر كز فیض او
آب چندین ناودان آمیخته
اتحاد اندر اثر بین و بدان
نوبهار و مهرگان آمیخته
گر چه كژبازند و ضدانند لیك
همچو تیرند و كمان آمیخته
قند خا خاموش باش و حیف دان
قند و پند اندر دهان آمیخته
شمس تبریزی همی‌روید ز دل
كس نباشد آن چنان آمیخته

آتشآسمانبهارتبریزجهاندهاندوستزمینعاشقعشقلطفمهرگانگلستان


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید