غزل شماره ۱۱۷۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
غره وجه سلبت قلب جمیع البشر
ضاء بها اذ ظهرت باطن لیل كدر
انی وجدت امراه اوصفه تملكهم
او قمراء محتجباء تحت حجاب الفكر
داخله خارجه شارقه بارقه
صورتها كالبشر خلقتها من شرر
حین نأت تنقصنی حین دنت ترقصنی
كادسنا برقتها یذهب نور البصر
قامتها عالیه قیمتها غالیه
غمزتها ساحره ریقتها من سكر
هدهدها من سباء اتحفنا من نبً
مندیها اخبرنی غیبنی كالخبر
قلت لروح القدس ما هی قل لی عجباً
قال اما تعرفها تلك لا حدی الكبر

حجابرقصساحرهدهد


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید