انجمن فرهنگی پرسش
محمد تقی بهار و تاثیر او بر ادبیات مشروطه

مشاهده در یوتیوب

غزل شماره ۹۹۱

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عشق جانان مرا ز جان ببرید
جان به عشق اندرون ز خود برهید
زانك جان محدثست و عشق قدیم
هرگز این در وجود آن نرسید
عشق جانان چو سنگ مقناطیس
جان ما را به قرب خویش كشید
باز جان را ز خویشتن گم كرد
جان چو گم شد وجود خویش بدید
بعد از آن باز با خود آمد جان
دام عشق آمد و در او پیچید
شربتی دادش از حقیقت عشق
جمله اخلاص‌ها از او برمید
این نشان بدایت عشق است
هیچ كس در نهایتش نرسید

جانانحقیقتعشق


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید