غزل شماره ۹۳۰

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
سپاس و شكر خدا را كه بندها بگشاد
میان به شكر چو بستیم بند ما بگشاد
به جان رسید فلك از دعا و ناله من
فلك دهان خود اندر ره دعا بگشاد
ز بس كه سینه ما سوخت در وفا جستن
ز شرم ما عرق از صورت وفا بگشاد
ادیم روی سهیلیم هر كجا بنمود
غلام چشمه عشقیم هر كجا بگشاد
پس دریچه دل صد در نهانی بود
كه بسته بود خدا بنده خدا بگشاد
در این سرا كه دو قندیل ماه و خورشیدست
خدا ز جانب دل روزن سرا بگشاد
الست گفت حق و جان‌ها بلی گفتند
برای صدق بلی حق ره بلا بگشاد

خداخورشیددعادهانسینهعشقوفاچشمچشمه


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید