غزل شماره ۶۹۶

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
بیچاره كسی كه زر ندارد
وز معدن زر خبر ندارد
بیچاره دلی كه ماند بی‌تو
طوطیست ولی شكر ندارد
دارد هنر و هزار دولت
افسوس كه آن دگر ندارد
می‌گوید دست جام بخشش
ما بدهیمش اگر ندارد
بر وی ریزییم آب حیوان
گر آب بر آن جگر ندارد
بی برگان را دهیم برگی
زان برگ كه شاخ تر ندارد
آن‌ها كه ز ما خبر ندارند
گویند دعا اثر ندارد
نزدیك آمد كه دیده بخشیم
آن را كه به ما نظر ندارد
خاموش كه مشكلات جان را
جز دست خدای برندارد

جامخدادعادولتدیدهطوطی


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید