هر نكته كه از زهر اجل تلختر آید
آن را چو بگوید لب تو چون شكر آید
در چاه زنخدان تو هر جان كه وطن ساخت
زود از رسن زلف تو بر چرخ برآید
هین توشه ده از خوشه ابروی ظریفت
زان پیش كه جان را ز تو وقت سفر آید
از دعوت و آواز خوشت بوی دل آید
لبیك زنم نفخه خون جگر آید