غزل شماره ۵۰۰

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
قبله امروز جز شهنشه نیست
هر كه آید به در بگو ره نیست
عذر گو وز بهانه آگه باش
همه خفتند و یك كس آگه نیست
نگذارد نه كوته و نه دراز
آتشی كو دراز و كوته نیست
در چه طبع تو خیالاتست
یوسفی بی‌خیال در چه نیست
چون كه گندم رسید مغز آكند
همره ماست و همره كه نیست
پاره پاره كند یكایك را
عشق آن یك كه پاره ده نیست
گه گهی می‌كشند گوش تو را
سوی آن عالمی كه گه گه نیست
شمس تبریز شاه تركانست
رو به صحرا كه شه به خرگه نیست

آتشبهانهتبریزخیالصحراعشق


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید