رباعی شماره ۱۳۵۷
می‌پنداری که از غمانت رستم
یا بی‌تو صبور گشتم و بنشستم
یارب مرسان به هیچ شادی دستم
گر یک نفس از غم تو خالی هستم
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
اشعار مرتبط
- تا ظن نبری که از غمانت رستم
- دل از می عشق مست می‌پنداری
- از شادی تو پر است شهر و وادی
- می‌پنداری که من به فرمان خودم
- دامان جلال تو ز دستم نشود
نظرات نوشته شده