دفتر سیم از کتاب مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
شه شبانگه باز آمد شادمان
کامشبان حملست و دورند از زنان
خازنش عمران هم اندر خدمتش
هم به شهر آمد قرين صحبتش
گفت اى عمران برين در خسپ تو
هين مرو سوى زن و صحبت مجو
گفت خسپم هم برين درگاه تو
هيچ ننديشم بجز دلخواه تو
بود عمران هم ز اسرائيليان
ليک مر فرعون را دل بود و جان
کى گمان بردى که او عصيان کند
آنک خوف جان فرعون آن کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید