دفتر اول از مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آن دهان کژ کرد و از تسخر بخواند
مر محمد را دهانش کژ بماند
باز آمد کاى محمد عفو کن
اى ترا الطاف و علم من لدن
من ترا افسوس مي‌کردم ز جهل
من بدم افسوس را منسوب و اهل
چون خدا خواهد که پرده‌ى کس درد
ميلش اندر طعنه‌ى پاکان برد
ور خدا خواهد که پوشد عيب کس
کم زند در عيب معيوبان نفس
چون خدا خواهد که‌مان يارى کند
ميل ما را جانب زارى کند
اى خنک چشمى که آن گريان اوست
وى همايون دل که آن بريان اوست
آخر هر گريه آخر خنده‌ايست
مرد آخربين مبارک بنده‌ايست
هر کجا آب روان سبزه بود
هر کجا اشکى روان رحمت شود
باش چون دولاب نالان چشم تر
تا ز صحن جانت بر رويد خضر
اشک خواهى رحم کن بر اشک‌بار
رحم خواهى بر ضعيفان رحم آر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید