ناگاه اگر ز ما سخننى گوش مى کنى
يک لحظه ناگذشته، فراموش مى کنى
گويى بديگران سخن، اما چو من رسم
تا نشنوم حديث تو، خاموش مى کنى
يک روز هم بمجلس ما چهره برفروز
تا چند باده با دگران نوش مى کني؟
دست مرا بگير، که از پا فتاده ام
با ديگران چه دست در آغوش مى کني؟
گوش رضا بقول هلالى نمى نهى
گويا حديث مدعيان گوش مى کنى