ثبات دولت خوبى ز کوه تمکين است
حصار عافيت باغ، گوش سنگين است
چه وقت توست که لب بر لب پياله نهي؟
براى حسن تو آيينه چشم بدبين است
به بوالهوس نکنى سرکشي، نمى دانى
که گل پياده چو افتاد، مفت گلچين است
فريب دختر رزخورده اي، نمى دانى
که اين سياه درون را حجاب کابين است
چرا به روى تو هر کج نظر نگاه کند؟
هزار حيف که پيشانى تو بى چين است
غرور حسن ندانم چه با تو خواهد کرد
که مست حسنى و اين خواب، سخت سنگين است
به گوش جان بشنو پندهاى صائب را
که از نصيحت او روى شرم رنگين است