گر به کوى عاشقان آن ماه گاهى بگذرد
بر گدايان همچنان باشد که شاهى بگذرد
سالها شد تا به کويش اوفتادم روز و شب
بر اميد آنکه ماهم به ماهى بگذرد
سيل اشکم چون خيالش ديد در دل جا گرفت
روز باران کس نخواهد کز پناهى بگذرد
آب ديده مى زنم هر دم بران خاک رهش
تا غبارى بر نيايد، گر به راهى بگذرد