شماره ٥٩٦: گر دلبر من بر من آيد
غزلستان ::
امير خسرو دهلوی ::
غزليات - بخش اول
گر دلبر من بر من آيد
دل در بر و روح در تن آيد
شبها ز هوا گرفته ام باز
وقت است که در نشيمن آيد
ترسم که در انتظار رويش
رويم به نماز خفتن آيد
شد موسم آنکه در گلستان
بلبل به نوا به گفتن آيد
ابر آب زند ز ديده بر خاک
فراش صبا به رفتن آيد
وز ناله مرغ و گريه ابر
گل خندد و در شکفتن آيد
ساقى کشد انتظار بلبل
تا باز گلى به گلشن آيد
چون شمع ستاده ام به يک پا
پروانه اگر به کشتن آيد
نظرات نوشته شده