يک موى ترا هزار دام است
يک روى ترا هزار نام است
زان سرو به بوستان بلند است
کز قد تو قايم المقام است
گر مه به تو ناتمام پيوست
رخسار تو، ماه من تمام است
زلف سيهت فتاده در پاى
بهر دل خلق پاى دام است
دانا لب تو، اگر ببوسد
فتوى ندهد که مى حرام است
مى بگذارد دل از تو، زيراک
تو آبى و آن سفال خام است
خسرو به تو هم عنان نخواهم
زين توسن چرخ بدلگام است